ما بر این باور هستیم که کارآفرینی را به معنای رایج کلمه نمیتوان «آموزش» داد. یعنی نمیشود به کسی بگوییم مراحل کارآفرینی اینها هستند و برو به ترتیب انجامشان بده تا به یک کارآفرین تبدیل شوی. هدف ما از آموزش کارآفرینی این است که اشتباهات کارآفرینان کاهش پیدا کند.
همه میدانیم که کارآفرینی با ریسک همراه است و هر کس که کارآفرین میشود این احتمال را پذیرفته که در این مسیر شکست بخورد. اما حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که مدلهای علمی را بشناسیم و با شکستهای رایج کارآفرینان آشنا شویم. در این صورت، حتی اگر موفق نشویم، میدانیم که به خاطر «اشتباهات ساده و خطاهای واضح» شکست نخوردهایم.
طبیعتاً وقتی از کارآفرینی حرف میزنیم، موضوع بحثمان کسب و کارهای کوچک است. بنابراین میتوانیم این بخش از درسهای متمم را SBA (مخفف Small Business Administration) بنامیم
آیا آموزش کارآفرینی مفید است؟
اگر قرار است برای مطالعه درس کارآفرینی وقت بگذارید، منطقی است اول به این سوال بپردازیم که آیا آموزش کارآفرینی مفید است؟ اصلاً آیا برای کارآفرینی به سواد آکادمیک نیاز داریم؟ درگیر شدن با بحثهایی مثل معنی کارآفرین و تعریف کارآفرینی چه فایدهای دارد؟ چرا عدهای وقت میگذارند و در زمینهٔ مدیریت کارآفرینی مطالعه یا تحصیل میکنند؟
اگر از ابتدا برای این نوع سوالها وقت بگذارید، در ادامهٔ مسیر بارتان سبکتر و انگیزهتان بیشتر خواهد بود. بهویژه مطالعهٔ درسهایی که کمی تئوریکتر هستند (مثلاً تعریف کارآفرینی و تعریف استارت آپ و …) کمتر خستهتان خواهد کرد. به همین علت ما یک درس را به این موضوع اختصاص دادهایم:
فایدهٔ آموزش کارآفرینی چیست؟
در همین مرحله قبل از جلوتر رفتن، موضوع دیگری هم هست که باید دربارهاش صحبت کنیم. آن موضوع هم این است که آیا آنچه در کتابها و دوره های مدیریت کسب و کار میگویند برای کسب و کارهای کوچک هم بهکار میآید؟ با توجه به اینکه میدانیم بخش زیادی از دانش مدیریت بر اساس نیازها و خواستهها و شرایط شرکتهای بزرگ شکل گرفته، وقت گذاشتن برای مطالعهٔ کتاب های مدیریتی و شرکت در کلاس های مدیریت برای کسی که یک کسب و کار کوچک دارد مفید است؟
در مدیریت کسب و کارهای کوچک چقدر به منابع آکادمیک اعتماد کنیم؟
تعریف کارآفرینی
کلمهٔ کارآفرین از آن کلماتی است که هر کس آن را هر جور که میخواهد به کار میبرد.
از یک سو مدیران دولتی و سیاستگذاران ارشد ترجیح میدهند کارآفرین را «شغل آفرین» در نظر بگیرند. معنی کارآفرینی از نظر آنها این است که یک نفر «سفرهای پهن کند و عدهای را مشغول کند و حقوق بدهد» تا بخشی از بار مسئولیت ایجاد شغل دولت سبک شود. از طرفی بعداً بتوان با بیمه و مالیات و روشهای دیگر، پولی برای کیسهٔ دولت تأمین کرد.
از سوی دیگر میبینیم که یک نفر در اینستاگرام یا شبکه های اجتماعی دیگر اکانت دارد و در آن عکس مهمانیها و گزارش سفرهایش را منتشر میکند و به عنوان بلاگر لایفاستایل یا بلاگر سفر تبلیغ میگیرد و او هم خودش را کارآفرین میداند. این را هم زیاد دیدهایم که عدهای فریلنسری را به عنوان مسیر شغلی خود برمیگزینند و اغلب میگویند که ما کارآفرین شدهایم.
این سوال خوبی است که از خود بپرسیم تعریف کارآفرینی چیست و کارآفرین چه کسی است؟ ممکن است بگویید اینها در حد اسم و برچسب است و چندان مهم نیست که چه نام و عنوانی برای خود انتخاب کنیم. اما اینکه خود را چگونه تعریف کنیم و به کدام گروه متعلق بدانیم، روی برخی از تصمیمهایمان تأثیر میگذارد. بنابراین خوب است کمی برای این بحث وقت بگذارید:
تعریف کارآفرینی
فرایند کارآفرینی – آشنایی با مراحل کارآفرینی
کارآفرینی را نمیتوان به شکل کاملاً مکانیکی و کور، به چند مرحله تقسیم کرد. مثلاً نمیتوانیم بگوییم دقیقاً اول گام یک را بردار و بعد گام دو. و وقتی گام دو را به درستی برداشتی به سراغ گام سوم برو. کم نیستند کسانی که آنقدر ناگهانی و ناخواسته کارآفرین شدهاند که اصلاً متوجه شروع مسیر شغلی جدیدشان نشدهاند.
با این حال، به همان علت که در درس فایده آموزش کارآفرینی گفتیم، گاهی اوقات میتوان به بهانهٔ بررسی فرایند و مراحل کارآفرینی، دربارهٔ برخی اشتباههای پرتکرار صحبت کرد.
به همین علت ما درسی را به بررسی مراحل کارآفرینی اختصاص دادهایم. در این درس توضیح دادهایم که قبل از هر چیز باید تشخیص دهید که اصلاً برای کارآفرینی مناسب هستید یا نه. و در ادامه دربارهٔ نقش ایده یابی و طراحی محصول و مباحث دیگر صحبت کردهایم.
خواندن این درس ذهن شما را برای مطالعهٔ بقیهٔ درسهای آموزش کارآفرینی آماده میکند:
مراحل کارآفرینی
مهارت های کارآفرینی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینان
هر فعالیتی نیاز به مهارتهای خاص خود را دارد؛ از کار سادهای مثل تایپ تا کار بزرگی مثل کارآفرینی. بنابراین منطقی است کسی که به راه اندازی کسب و کار فکر میکند، مهارتهای کارآفرینی را هم جدی بگیرد و برایشان وقت بگذارد.
البته مهم است که بین مهارتهای کارآفرینی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینان تفاوت قائل شویم (معمولاً بیشتر در مورد دومی حرف میزنند تا اولی). ویژگی های شخصیتی معمولاً ثابت هستند یا بسیار کند تغییر میکنند. اما مهارتها را میتوان با یادگیری و تکرار و تمرین، افزایش داد.
بنابراین اگر کسی ویژگی های شخصیتی یک کارآفرین را ندارد، شاید بهتر باشد در انتخاب این مسیر شغلی کمی بیشتر تأمل کند. اما کسی که در مهارتهای کارآفرینی ضعیف است، میتواند با تلاش و برنامه ریزی، خود را برای کارآفرینی آماده کند.
درسهای زیر شما را با این دو بحث بیشتر آشنا میکنند:
مهارت های کارآفرینی
ویژگی های شخصیتی کارآفرینان
مسیر ورود به دنیای کارآفرینی
فرض کنید که تصمیم گرفتهاید برای خودتان کار کنید و کارآفرین شوید. چه گزینههایی پیش روی شماست؟ به نظر میرسد سه مسیر اصلی برای راه اندازی کسب و کار شخصی وجود دارد. مسیر اول این است که به صورت فردی و در قالب پروژه با کارفرماهای مختلف کار کنید. این همان چیزی است که به عنوان «آزادکاری» یا «فریلنسری» شناخته میشود. مثلاً کسی که قبلاً در یک شرکت در زمینهٔ دیجیتال مارکتینگ کار میکرده تصمیم میگیرد برای خودش کار کند و از افراد و شرکتهای مختلف پروژه بگیرد.
ما سه درس دربارهٔ این شکل از کار کردن در متمم منتشر کردهایم و اگر این سبک از کار را میپسندید، پیشنهاد میکنیم آنها را بخوانید:
فریلنسر کیست؟
اقتصاد گیگ چیست؟
خانه به دوش های دیجیتال
از میان سه درس فوق، دو درس معرفی فریلنسری و خانهبهدوشهای دیجیتال از زیرمجموعههای دوره مسیر شغلی هستند و درس اقتصاد گیگ زیرمجموعهٔ درسهای پلتفرم است.
اما اگر فرضتان این باشد که از خوداشتغالی فراتر روید و یک کسب و کار رسمی (شرکت و سازمان) تأسیس کنید، باز هم در برابر یک دوراهی قرار میگیرید: اینکه خودتان یک ایده پیدا کنید و آن را توسعه دهید (کاملاً از نقطهٔ صفر) یا این که سراغ کسب و کارهای فرنچایز بروید (بستنیفروشی خودم را بزنم یا یک شعبه از آیسپک را راهاندازی کنم؟).
ما معمولاً فراموش میکنیم که راه اندازی یک شعبه از برند دیگر هم مصداق کارآفرینی است و میتواند مزایای بسیاری داشته باشد. به همین علت این شکل از کارآفرینی را – حتی در حد یک گزینه – بررسی نمیکنیم.
با توجه به اهمیت این بحث یکی از درسهای آموزش کارآفرینی متمم صرفاً به همین دوراهی اختصاص یافته است:
دو راه متفاوت برای ورود به دنیای کارآفرینی
ایده شما برای کارآفرینی چیست؟
اگر تصمیم گرفتهاید که فریلنسر نباشید و از طرف دیگر، دوست ندارید در قالب شعبهٔ یک برند و کسب و کار دیگر فعالیت کنید، باید به این فکر کنید که ایدهٔ شما برای کارآفرینی چیست؟ یعنی چه چیزی به ذهنتان رسیده که معتقدید میتواند فرصتی برای درآمدزایی و ایجاد ارزش اقتصادی باشد؟ این ایده باید نهایتاً به یک محصول تبدیل شود و برای شما جریان مالی بسازد.
کلمهٔ ایده آنقدر در گفتگوهای روزمرهٔ ما بهکار رفته که ارجوقرب خود را از دست داده است. گاهی میبینید یک نفر میگوید: هفت، هشت ایده دارم که میخواهم روی آنها سرمایهگذاری کنم (تصور کنید که زاکربرگ و بیل گیتس در هر لحظه فقط یک ایده داشتهاند و پس از موفقیت یا شکست آن، سراغ ایدهٔ بعدی رفتهاند).
هر چقدر مفهوم ایده را بهتر درک کنیم و ایدهٔ خود را بهتر تعریف و ارزیابی کنیم، شانس موفقیت کسب و کار ما بیشتر خواهد بود. درس زیر به این بحث اختصاص یافته است:
ایده چیست و چگونه ارزیابی میشود؟
مدل کسب و کار
مدل کسب و کار اصطلاح نسبتاً جدیدی است که با رونق کسب و کارهای دیجیتالی و فرهنگ استارتاپی بر سر زبانها افتاده است. تا چند دهه قبل، هیچ کارآفرینی از مدل کسب و کار حرف نمیزد. اما نباید اشتباه کنیم. این مفهوم، اگر چه کلمهای برایش وجود نداشت، در ذهن تمام کارآفرینان حضور داشت. سوالاتی از این دست که:
- من دقیقاً برای چه چیزی از مردم پول میگیرم؟
- مشتریان من چه کسانی هستند؟
- تأمین کنندگان من چه کسانی هستند؟
- ساختار هزینهٔ من چگونه خواهد بود؟
- …
اصطلاح مدل کسب و کار به این علت در دهههای اخیر بیشتر شنیده میشود که سبک کار کردن و شیوهٔ درآمدزایی کسب و کارها پیچیدهتر شده است. ما از سرویسی مثل یوتیوب استفاده میکنیم اما مجبور نیستیم به یوتیوب پول بدهیم و یوتیوب پول خود را از تبلیغدهندگان میگیرد. البته میتوانیم حق عضویت هم پرداخت کنیم و تبلیغ نبینیم. از این پیچیدهتر، پیامرسانهایی مثل واتساپ هستند که حتی تبلیغ هم پخش نمیکنند. اما چون داخل اکوسیستم بزرگتری قرار گرفتهاند، ارائهٔ خدمات رایگان برایشان توجیهپذیر است.
اگر فرایند کاریتان ساده است، مثلاً میخواهید آرد و مواد اولیهٔ دیگر را بخرید و کیک بپزید و بفروشید، میتوانید برای بحث مدل کسب و کار وقت نگذارید. اما اگر معماری کسب و کارتان پیچیدهتر است و گروههای ذینفع متعددی با آن گره خوردهاند، احتمالاً مطالعهٔ درسهای مدل کسب و کار برایتان مفید است.
اما اگر بخواهید پیشنهاد متمم را بدانید، نظر ما این است که حتی اگر سنتیترین کسبوکارها را هم در اختیار دارید، باز هم درسهای مدل کسب و کار را مطالعه کنید. چون ممکن است هنگام خواندن درسها و حرفها و تمرینهای دوستانتان، ایدههایی برای بهبود کسب و کارتان در ذهنتان جرقه بزند:
مدل کسب و کار
انواع کارآفرینان
انتخاب مسیر کارآفرینی به این معناست که فرد نمیخواهد به دریافت حقوق ماهانه تقریباً ثابت و جریان مالی پیشبینیپذیر اکتفا کند و تصمیم گرفته همزمان با پذیرش ریسک بیشتر، خودش هم در طراحی مسیر ارزش آفرینی مشارکت فعال داشته باشد.
نباید فکر کنیم پس از این تصمیم، از یک دوراهی بزرگ عبور کردهایم و بقیهٔ مسیر شغلی ما شفاف و مشخص است. اتفاقاً پس از این تصمیم، دوراهیها و چندراهیهای بسیاری در مسیر ما قرار میگیرد که باید دربارهٔ تکتک آنها تصمیم بگیریم و انتخابهای سرنوشتساز انجام دهیم.
یکی از این چندراهیها، انتخاب شکلِ کارآفرینی ماست: آیا میخواهیم داخل سازمان خود بمانیم و از مدیرانمان بخواهیم که دستمان را برای کار و ارزشآفرینی بازتر کنند؟ آیا میخواهیم در کنار خانواده یک کسب و کار تازه را آغاز کنیم یا کسب و کاری را که والدینمان داشتهاند ادامه دهیم؟ آیا به خاطر سابقهٔ کار در بدنهٔ دولت، معتقدیم که این قدرت را داریم که مسیر ارزش آفرینی را در پیکرهٔ دولت و با تکیه به منابع دولتی ادامه دهیم؟
مجموعه درسهای زیر به این مباحث پرداختهاند:
انواع کارآفرینان
کارآفرینی سازمانی
کارآفرینی دولتی
کسب و کار خانوادگی
میکروبیزینس
یک سوال مهم دیگر هم در همین مرحله مطرح میشود که باید به آن فکر کنید: آیا میخواهید تمام وقت خود را برای کارآفرینی بگذارید یا اینکه ترجیح میدهید در اوایل کار، صرفاً از وقت آزادتان استفاده کنید؟ نمیتوان بهطور قطعی گفت کدام حالت بهتر است. بنابراین باید جنبههای مثبت و منفی هر یک از دو گزینه را بسنجید و دربارهاش تصمیم بگیرید. ما در درس کارآفرینی پاره وقت به این سوال پرداختهایم:
کارآفرینی پاره وقت
مفهوم استارت آپ
اگر میخواهید کسب و کاری سنتی راه اندازی کنید، قاعدتاً به این بخش از درسهای آموزش کارآفرینی نیاز ندارید. اگر قرار است کسب و کارتان از جنس استارتاپی باشد، لازم است درسهای زیر را بخوانید تا با مفهوم استارتاپ بیشتر آشنا شوید. بدیهی است اگر قصد دارید کارآفرینی را تدریس کرده یا به عنوان مشاور مدیریت فعالیت کنید، لازم است این درسها را دقیق بخوانید:
استارتاپ
انواع استارتاپ
باغ وحش کارآفرینی
درباره بنگاه های اقتصادی و اهمیت کسب و کارهای کوچک
ما در دوره آموزش کارآفرینی دو درس را به تعریف بنگاه اقتصادی و اهمیت کسب و کارهای کوچک در اقتصاد کشور اختصاص دادهایم:
بنگاه اقتصادی
مزیت کسب و کارهای کوچک و نقش آنها در اقتصاد ایران
اگر برای عبور از درسهای کارآفرینی عجله دارید، میتوانید از کنار این دو درس عبور کنید. ولی ما معتقدیم به سه دلیل همهٔ کارآفرینان باید با مفهوم بنگاه و اهمیت کسب و کارهای کوچک در اقتصاد ملی آشنا باشند:
◼️ برای بسیاری از کارآفرینان خوشایند نیست که کسب و کارشان کوچک باشد. آنها گاهی بیآنکه لازم باشد، سعی میکنند کسب و کار خود را بزرگ کنند و گاه، حتی به فرض که افزایش مقیاس لازم است، در این کار شتاب میکنند. آشنایی با اهمیت کسب و کارهای کوچک، این نوع نگاه احساسی را تعدیل میکند. همه باید هنگام راه اندازی کسب و کار بدانند که نهتنها «کوچک بودن» ایراد نیست. بلکه «کوچک ماندن» میتواند یک انتخاب باشد.
◼️ کارآفرین – حتی وقتی کسب و کاری کوچک دارد – باید بتواند از نقش و جایگاه خود در برابر دیگران (مدیر بانک، سیاستگذاران دولتی و …) دفاع کند. آشنایی با جایگاه کسب و کارهای کوچک در اقتصاد ایران (یا اساساً هر کشوری در جهان) دست و زبان کارآفرین را برای متقاعدسازی بازتر میکند.
◼️ آشنایی با کارکرد کسب و کارهای کوچک در اقتصاد ملی باعث میشود کارآفرینها راحتتر بتوانند سازنده و مخرب بودن سیاستگذاری های کشور را در زمینهٔ کارآفرینی ارزیابی کنند. واضح است که کارآفرین به این نوع ارزیابیها نیاز دارد. چون باید پیشبینی کند که سیاستهای امروز دولت، فردای بهتری برای او رقم خواهد زد یا اینکه سیاستها نادرست است و بهتر است او پیش از آنکه اثرات مخرب سیاستهای دولتی فراگیر شود، پای خود را از بازی کارآفرینی بیرون بکشد.
فایل صوتی علت های شکست کارآفرینی در ایران
در سالهای اخیر مطالب آموزشی بسیاری در قالب پادکست کارآفرینی و مصاحبه با کارآفرینان و سایر محصولات و محتواهای آموزشی مرتبط با کارآفرینی منتشر شده است. بنابراین ممکن است این فایل صوتی محمدرضا شعبانعلی – که چند سال قبل ضبط شده – نکتهٔ چندان تازهای برایتان نداشته باشد.
با این حال اگر فرصت کردید، به فایل صوتی دلایل شکست کارآفرینی در ایران گوش دهید:
دانلود فایل صوتی – علت های شکست کارآفرینی در ایران
چند سوال کلیدی درباره راه اندازی کسب و کار
وقتی همهٔ گامهای اولیه را برمیدارید و مطمئن میشوید مسیر کارآفرینی مناسب شماست و ایدهتان مشخص میشود و مدل کسب و کارتان را تا حدی تعیین میکنید، سوالهای دیگری پیش روی شما قرار میگیرند. سوالهایی که اگر پاسخ درستشان را پیدا نکنید، یا شکست خواهید خورد و یا با چالشهای فراوانی در مسیر خود روبهرو خواهید شد.
ما در متمم چند مورد از این سوالها را بررسی کردهایم. همهٔ این سوالها از جنس دوراهی هستند. یعنی مشخصاً دو گزینه روبهروی شماست و باید «آگاهانه» یکی از آنها را انتخاب کنید. مثلاً آیا الان شروع کنم یا صبر کنم؟ آیا به تنهایی جلو بروم یا کسی را با خود همراه کنم؟ آیا با دوستان و همرشتههایی که حرف من را میفهمند و حرفشان را میفهمم همراه شوم یا به سراغ کسانی بروم که دانش و مهارت مکمل دارند، اما همکاری و همراهی با آنها چندان ساده نیست؟
پیشنهاد ما این است که هنگام خواندن این درسها حتماً نظرات و تجربیات دوستان متممیتان را هم زیر هر درس بخوانید:
چه زمانی کسب و کار خود را شروع کنم؟
تنها شروع کنم یا با شریک؟
آیا خوب است شرکای کسب و کارم شبیه خودم باشند؟
آیا با دوستان و خانوادهام شریک شوم؟
زیرساختها و بسترهای کارآفرینی
اگر قصد دارید یک کسب و کار استارتاپی راه اندازی کنید، لازم است با برخی از زیرساختها و بسترهای رشد استارتاپها هم آشنا شوید. قرار نیست حتماً از این زیرساختها استفاده کنید. اما لازم است آنها را بشناسید و به عنوان «یک گزینه» مد نظر داشته باشید. مراکز رشد و شتابدهندهها دو مورد از این بسترها هستند که بسیاری از کسب و کارهای استارتاپی برای رشد خود از آنها استفاده میکنند. اگر کسب و کارتان از جنس استارتاپ نیست، میتوانید از خواندن این دو درس صرفنظر کنید:
مرکز رشد
شتابدهنده
جذب سرمایه گذار
در مسیر کارآفرینی به علتهای مختلف ممکن است تصمیم بگیرید از منابع مالی وام دهندگان و سرمایه گذاران استفاده کنید. منظور از وامدهنده موسساتی نظیر بانکها هستند که پولی را در اختیار شما قرار میدهند و بعداً اصل پول و سود آن را دریافت میکنند. طبیعتاً در این حالت، وامدهنده هیچ ادعایی بر مالکیت کسب و کار ندارد. در مقابل منظورمان از سرمایه گذار، فرد یا سازمانی است که پولی را در اختیار شما قرار میدهد، اما به ازاء این پول، سهمی از کسب و کار شما را طلب میکند (انتظار دارد با شما شریک شود).
لزوماً همهٔ کارآفرینان از سرمایهٔ دیگران استفاده نمیکنند. اما ممکن است برای افزایش سریع مقیاس یا پیشی گرفتن از رقبای بالقوه و بالفعل، تصمیم بگیرید از سرمایه گذار استفاده کنید. چهار درس زیر کمک میکنند کمی با فضای این حوزه آشناتر شوید:
سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟
شرکت هولدینگ چیست؟
طرح توجیهی و مطالعات امکان سنجی
طرح کسب و کار یا طرح تجاری (بیزینس پلن)
اهمیت بازاریابی در کارآفرینی
بسیاری از انسانها در گفتگوهای روزمره بازاریابی را مترادف فروش در نظر میگیرند. مثلاً میگویند: «باید برای این محصول بازاریابی خوبی انجام شود.» اما در اینجا منظور ما بازاریابی به معنای علمی آن است: شناخت بازار، طراحی محصول مناسب، ارزش آفرینی، قیمت گذاری و همهٔ چیزهایی که زیربنای موفقیت یک محصول را میسازند.
هرگز از کنار بازاریابی به سادگی نگذرید. بازاریابی را جدی بگیرید و برایش وقت بگذارید. درست است که در عنوان بسیاری از درسهای بازاریابی کلمهٔ «کارآفرینی» وجود ندارد، اما کارآفرین بدون بازاریابی نمیتواند کاری انجام دهد و ارزش خلق کند.
بنابراین درسهای ارزش آفرینی و مدیریت بازاریابی و زیرمجموعههای آنها (مانند بخش بندی بازار، توسعه محصول جدید، طراحی پیشنهاد محصول، قیمت گذاری، مشتری مداری، مدیریت ارتباط با مشتری و گیمیفیکیشن) را به تدریج در کنار درسهای دیگر بخوانید و بکوشید مصداقهای این مباحث را در کسب و کار خود بیابید.
تکتک این مباحث برای کسب و کار جوانی که در ابتدای عمر خود است، اهمیتی حیاتی دارند. چون اگر یک کسب و کار بزرگ در این حوزهها اشتباه کند، احتمالاً صرفاً با کاهش سواد یا ضرر مقطعی مواجه میشود. اما همان جنس تصمیمهای اشتباه برای یک کسب و کار جوان میتواند به به منزلهٔ مرگ آن کسب و کار باشد.
توجه به معیارهای شکست و موفقیت در کسب و کار
هر کارآفرینی دوست دارد کسب و کارش موفق شود . هیچ کارآفرینی نمیخواهد کسب و کارش شکست بخورد. این را همه میدانیم. اما اگر بحث به اینجا بکشد که معیارهای موفقیت و شکست کسب و کار چیست، بعید است به سادگی به یک پاسخ شفاف و مشخص برسیم.
1- جنبه هاي اقتصادي كسب و كار:
بررسي علل و عوامل عدم موفقيت كارآفرينان در ايجاد كسب و كارهاي جديد
مطالعه و بررسي فرآيند ايجاد كسب و كار توسط كارآفرينان و ارائه الگوي رفتاري آنان د رصنايع مختلف
بررسي و تجزيه و تحليل اقدامات كارآفرينانه شركتها بر اساس الگوي شومپيتر
بررسي انواع كارآفرينان در ساختار اقتصادي (ارتباط نوع فرصتهاي اقتصادي و نوع كارآفرينان)
بررسي شيوه هاي تاُمين مالي براي حمايت از كارآفرينان
نقش كارآفرينان در رشد و توسعه اقتصادي از ديدگاه تئوريهاي اقتصاد
رويه ها و روش هاي مالي در موسسسات كارآفريني
نقش كارآفريني در احياي صنايع رو به زوال
نقش كارآفريني و اشتغال زايي( بويژه جوانان)
بررسي رابطه بين ارزشها و قوانين اسلامي و اشاعه فرهنگ كارآفريني كارآفريني و موُسسات خيريه
جهاني شدن و كارآفريني (Globalization)
جايگاه كارافريني در نظريات توسعه اقتصادي كشورهاي جهان سوم
كارآفريني در بخش كشاورزي
2- ويژگي هاي روانشناختي و فردي:
بررسي علل خروج نيروهاي كليدي شركت ها و تجزيه روند ادامه آينده شغلي آنها در بخش هاي صنعت و خدمات
شناسايي كارآفرينان موفق و ارائه الگوي موفقيت آنها در بخش صنعت و خدمات
بررسي ويژگي هاي شخصيتي
و روانشناسي كارآفرينان فردي(Entrepreneurs)
بررسي ويژگي هاي شخصيتي - روانشناسي كارآفرينان سازماني (Intrapreneurs)
بررسي متغير هاي تسهيل كننده و نيازهاي مختلف كارآفرينان در صنايع مختلف
مطالعه مقايسه اي و تطبيقي بين ويژگي هاي كارآفرينان فردي و سازماني بين ايران و امريكا
مطالعه در خصوص ويژگي ها و انگيزه هاي كارآفرينان زن
نقش والدين در تربيت و ايجاد خلاقيت و ويژگي هاي شخصيتي در كارافرينان
اخلاق كارآفريني(Entrepreneurship ethics)
تفاوت بين مديران و كارآفرينان در بخش صنعت و خدمات ايران
عوامل موُثر بر تصميم گيري توسط كارآفرينان
مطالعه مقايسه اي و تطبيقي بين ويژگي هاي كارآفرينان فردي و سازماني در صنايع مختلف ايران
بررسي و تطبيق ويژگي هاي كارآفرينان در صنعت و خدمات
3- عوامل اجتماعي ونقش دولت:
بررسي و مطالعه متغيرهاي جمعيت شناختي كارآفرينان در صنايع مختلف
بررسي نقش ساختارهاي حقوقي و قانوني در توسعه كارآفريني
بررسي ويژگي هاي جمعيت شناختي كارآفرينان
بررسي نقش سياست هاي حمايتي دولت در توسعه صنعتي و ايجاد شركت هاي جديد
نقش دولت در ايجاد مراكز آموزش و ترويج كارآفريني
بررسي جنبه هاي قانوني و حقوقي ايجاد يك فعاليت جديد در قالب يك شركت
نقش رسانه هاي گروهي در ترويج كارآفريني در جامعه
ارائه الگوي شبكه كارآفريني و ارائه آن
موانع كارآفريني در كشورهاي جهان سوم
ارتباط قانون كار و مقررات مربوطه با فرهنگ كارآفريني در ايران
بررسي عوامل جامعه شناختي در كارآفريني
تأثير هنر بر استعداد كارآفريني
4- آموزش كارآفريني:
طراحي دوره هاي آموزشي در سطوح دبستان، راهنمايي و دبيرستان در خصوص كارآفريني
طراحي دوره هاي آموزشي در سطوح دانشگاه
مدل ارزيابي بازده سرمايه گذاري در آموزش كارآفريني
ارتباط صنعت و دانشگاه و نقش آن در كارآفريني
ارائه راهكارهاي اجرايي آموزش كارآفريني و ايجاد پرورشگاههاي كارآفرين (Incubator) توسط نهادهاي اجرايي و آموزشي
5- نقش شركتهاي كوچك:
بررسي و تجزيه و تحليل علل عدم شكل گيري زنجيره هاي خدماتي - توزيعي فرانشيز (Franchise) در ايران
نقش شركتهاي كوچك در توسعه اقتصاد
بررسي و ارزيابي پروژه ها و فرصتهاي كارآفريني
نقش فرانشيز در توسعه كارآفريني
ساختار سرمايه در مؤسسات كوچك و كارآفرين
مديريت استراتژيك در مؤسسات كوچك و نقش كارآفرين در تدوين استراتژي
بررسي زمينه هاي كارآفريني در صنايع كوچك ايران
نقش فرانشيز در اشتغال زائي و توسعه اقتصادي
6- نقش استراتژي و عوامل سازماني:
ساختارهاي تأمين مالي پروژه هاي كارآفرينانه وCapital Venture
بررسي استراتژي هاي كارآفريني سازماني در رشد و بقاي شركتها رابطه مديريت، رهبري و فرهنگ در مؤسسات كارآفرين
نقش تيم مديريت در كارآفريني (سازماني)
ارتباط چرخه عمر سازمان با كارآفريني
اثربخشي در مؤسسات كارآفرين و مقايسه با مؤسسات غير كارآفرين
ارتباط بين بازاريابي و كارآفريني
دورنماي كارآفريني در قرن 21 و پيامدهاي آن براي ايران
توسعه ساختارهاي زيربنايي كارآفريني در كشور
نقش ساختار و استراتژي در مؤسسات كارآفريني
ايجاد تيمهاي كارآفريني جهت رشد مؤسسه
چالشهاي مؤسسات داراي رشد سريع و كارآفرينانه
انحلال مؤسسات و شركتها در بخشهاي مختلف صنايع
تبيين مدل مديريت منابع انساني مبتني بر پرورش كارآفرين
7- تكنولوژي اطلاعات :
نقش تكنولوژي اطلاعات و اينترنت در توسعه فرصتهاي كارآفريني
فرايند انتقال تكنولوژي و فرايند نوآوري در شركتهاي كارآفرين
بررسي استفاده از تكنولوژي اطلاعات در كارآفريني در ايران
طراحي سيستم اطلاعات كارآفريني در صنعت و خدمات
طراحي سيستمهاي پاداش و حقوق و دستمزد مبتني بر الزامات كارآفريني
- كارآفريني و فناوري ارتباطات و اطلاعات (ICT)
نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) در كارآفريني
عبارت اقتصاد جديد به تدريج رواج يافته و چشم انداز تازه اي را ترسيم ميكند كه با گسترش فناوري اطلاعات همراه است.درچنين اقتصادي، فناوري اطلاعات و ارتباطات گسترش و اهميت فزاينده اي پيدا ميكند. جامعه انساني طي قرون گذشته، تاثيرات قابل توجهي از تغييرات فناوري پذيرفته است.
به ارضاي نيازهاي ارتباطي و اطلاعاتي كه به ايجاد دانايي كمك ميكند، ميپردازد و امكانات جديدي براي تبادل اطلاعات ايجاد ميكند.ICT
توان بالقوه اي دارد تا به قابليت انسان براي ايجاد دانش جديد بيافزايد.
فرانك وبستر در كتاب نظريه هاي جامعه اطلاعاتي بيان ميدارد كه نخستين تعريف از اطلاعات كه به ذهن خطور ميكند، تعريف معناشناختي است. اطلاعات معني دار داراي يك موضوع بوده و محتواي آن، آگاهي يا دستوري درباره چيزي يا كسي است. اما كنت ارو معتقد است كه معناي اطلاعات بطور مختصر و كوتاه عبارتست از كاهش در عدم قطعيت. اطلاعات كاربر را قادر ميسازدتا در مورد چيزي شناخت پيدا كند و از آن دانايي براي برقراري ارتباط ،يادگيري،تفكر،تصميم گيري و نوآوري در موقع نياز استفاده كند.
نظريه شبكه هاي اجتماعي در رابطه با كارآفريني
طبق نظريه شبكه هاي اجتماعي، كارآفريني فرايندي است كه در شبكه متغيري از روابط اجتماعي واقع شده است و اين ارتباط اجتماعي ميتواند رابط كارآفرين را با منابع و فرصتها ، محدود يا تسهيل كند. توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات باعث ايجاد شبكه اي عظيم با مقياس جهاني (اينترنت) شده است. در كشورهاي پيشرفته، اينترنت يكي از مهمترين ابزارهاي كارآفرينان است. اين افراد از طريق اين شبكه بر قابليت هاي خود افزوده و از مزاياي آن بهره ميگيرند.
نتيجه گيري
ملاحظه شد كه فناوري اطلاعات و ارتباطات، تحولات زيادي در كليه فعاليتهاي اجتماعي از جمله كارآفريني به وجود آورده و به عنوان مهم ترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمه توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. بر اين اساس اهميت نقش بستر سازي كارآفريني و وظيفه دولت مشخص ميشود. دولت بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات را كه همان شبكه هاي ارتباطي و اطلاعاتي است، توسعه دهد و امكان دسترسي آسان همه به اين شبكه را فراهم كند، ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكه را ايجاد كرده و گسترش دهد و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا كند.
پديده فرار مغزها كه خصوصا در فناوري نو بيشتر رايج است از نتايج ضعف كارآفريني در كشورهاي در حال توسعه است. بسياري از نيروهاي تحصيل كرده اين كشورها، صرفا عملي بار آمده و تربيت شده اند و بايد توسط ديگران مديريت شوند و از سوي ديگر، افرادي هم كه شخصيت كارآفريني دارند، بستر كارآفريني را در اين كشورها نمي يابند. كارآفرينان مي توانند مشاغلي را در زمينه فناوري براي متخصصان داخل كشور ايجاد كنند و در اثر رضايت شغلي كه بوجود مي آورند، علاوه بركليه مزاياي كارآفريني، از فرار مغزها نيز جلوگيري كنند